باسلام.درفامیل ما رسم براین است که از همان کودکی پدربزرگ خانواده معین میکندکه فلان پسربافلان دخترازدواج کند.محرمیت نمیخوانند ولی به اصطلاح نشان شده اند.یه دختر و پسر (علی و زهره)که دخترخاله پسرخاله نیزهستند هم برایشان همچین اتفاقی افتادولی زهره یکدفعه با کس دیگه ای ازدواج کردو بعد مدتی طلاق گرفت و علی بعد چن ماه دخترموردعلاقه اش رو پیدامیکنه.اما حالا مادربزرگ میگه باید به وصیت عمل بشه و این دوتا باهم ازدواج کنن.و اجبارمیکنن.علی نمیخادزیربارهمچین ازدواجی بره.چون به جزازدواجی که یه دفه ای زهره انجام داده ، درحین این که باهم نشون بودن زهره خیانت میکنه ولی خب ازاین خیانت کسی جزعلی خبرنداره.
خانواده گفتن یا باید ازدواج کنی یا از خانواده طرد میشی.آیا راه حلی وجود داره برای علی که ازدواج نکنه؟